امیرمحمد سلطانپور/
سوال کلیدی که در خصوص شکست ۱-۰ منچستریونایتد از بارسلونا در چهارشنبه گذشته و حتی پیروزی ۲-۱ اما بی روح و نه چندان قانع کننده مقابل وستهام در این هفته مطرح می شود این اســت که آیا اگر ژوزه مورینیو همچنان به جای اوله گنار سولسشر سرمربی یونایتد بود تفاوت خاصی وجود داشت؟
اگر بخواهیم این سوال را بیشتر باز کنیم آیا مورینیو می توانست به گونه ای متفاوت عمل کند؟ در خصوص دیدار با بارســلونا باید بگوییم که شاید هیچ تفاوتی وجود نداشت.
بارسلونا در هر شرایطی با داشتن بازیکنی مانند لیونل مسی و البته بازیکنان ستاره دیگر در پست های مختلف و حتی روی نیمکت، در مقابل یونایتد شانس باالتری برای صعود خواهد داشت. دست سولسشر برای ریختن و برنامه و نقشه در چنین بازی هایی کامال بسته است.
او خود را به درستی میراثدار آن فلسفه ای می داند که فرگوسن در یونایتد به همراه داشت و همینطور دستیار اصلی او یعنی مایک فیالن را نیز در کنار خود می بیند. سولسشر بارها در خصوص لزوم بازگشت یونایتد به راه همیشگی اش صحبت کرده و بر این اساس آن ها نباید در هیچ مسابقه ای سر تعظیم فرود آورده، و مانند زمان فرگوسن برای هر بازی باید فقط برای کسب پیروزی به میدان بروند.
این همان چیزی بود که طرفداران یونایتد باید می شنیدند تا آن ها را از روزهای بی انگیزگی و یکنواختی اواخر دوران مورینیو برهاند. اما در عمل همه چیز اینگونه پیش نمی رود.
یونایتد در بازی مقابل بارسا از سه دفاع مرکزی دو مدافع کناری و دو هافبک دفاعی استفاده کرد و نتوانست به خواسته خود حتی کلین شیت دســت یابد. هر بازی که می گذرد بیشتر مشخص می شود که شیاطین سرخ در مقابل هر تیمی اینگونه بازی کرده و نمی تواند آن نیروی عظیم هجومی خود مانند زمان فرگوسن را آزاد کند.
آن ها تقریبا با همین ذهنیت، چه می خواهد تیم رقیبشان ولوز و واتفورد باشد یا پی اس جی و بارسلونا همینگونه به میدان می روند. اما تفاوت بین مورینیو و سولسشر این است که این مرد نروژی بر خالف آقای خاص می تواند از زیر بار انتقادات قِسر در برود.
اول به این خاطر که او به خاطر به ثمر رساندن گل پیروزی بخش در فینال لیگ قهرمانان اسطوره باشــگاه محسوب می شود و دوم اینکه او در هفته های اول حضور خود به عنوان سرمربی یونایتد بشدت خوش شانس بود. حاال که آن خوش شانسی ها کمرنگ می شود قرمزها کم کم به همان چیزی تبدیل شده اند که زیر نظر مورینیو بوده اند.
آن ها در شش بازی گذشته چهار بار بازنده بوده، از جام حذفی حذف شده در آستانه حذف از لیگ قهرمانان قرار گرفته و شانس آنچنان باالیی برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان فصل بعدی نیز ندارند. فصل آن ها تقریبا شبیه همان چیزی بود که پیش از آغاز انتظار آن را داشتیم، چه می خواست مورینیو و چه سولسشر سرمربی باشد.
یکی از عناصری که باعث شد سولسشــر در این چند بازی بد گذشته، خود را متفاوت جلوه دهد، پیروزی مقابل پی اس جی در پاریس بود. باخت ۲-۰ در بازی رفت با برد ۳-۱ آن هم در آن شرایط و در آخرین لحظات دقیقا شبیه به چیزی بود که در زمان فرگوسن یونایتد دائما آن را به انجام می رساند و بسیاری را امیدوار کرده که یونایتد به اصل جادویی خویش بازگشــته است.
این پیروزی آنقدر زیبا بود که اد وودوارد مدیر اجرایی یونایتد را بر آن داشت که به خاطر روحیه خوبی که در اردوی شیاطین سرخ دیده می شد قراردادی سه ساله را تقدیم سولسشر کند.
در حــال حاضر یونایتــد مانند چند وقت گذشــته فقط روی هنرنمایی دخیا حساب می کنند. در زمان مورینیو نیز همینگونه نقشــه ویژه ای برای پیروزی وجود نداشــت و همچنان برای سولسشر اینگونه به نظر می رسد که قراراست کدام روی سکه خود را به آن ها نشان دهد: یا توپ به درون دروازه می رود و یا دخیا مانند بازی این هفته مقابل وستهام یک مهار فوق العاده دارد؛ اما اگر مانند بازی آرسنال سُر بخورد یونایتد به دردسر بزرگی می افتد. یونایتد یکی از مهمترین پنجره های نقل و انتقاالت تاریخ خود را در پیش خواهد داشت اما شرایط آنچنان امیدوارکننده پیش نمی رود.
در حالی که غول های فوتبال وقت تلف نمی کنند و بارسلونا، رئال و بایرن ستاره خریداری کرده اند اما یونایتد نه تنها ستاره ای را نخریده بلکه هررا را تقریبا قطعی از دست داده و زمزمه هایی نیز مبنی بر احتمال خروج دو ستاره اصلی آن ها یعنی پوگبا و دخیا نیز شنیده می شود.
آیا تفاوتی بین پارک اتوبوس مورینیو و شرایط سولسشر دیده میشــود؟ حقیقتاً نه؛ یونایتد همچنان در دردسر است و چند نتیجه خوب نمی تواند آن را بپوشاند.
نظر شما